از مهمترین وظایف والدین کمک به پرورش طفل با اعتماد به نفس قوی است. به
عنوان والدین، شما اولین عامل مؤثرید بر اینکه طفلتان چه احساسی درباره
خودش و اعتماد به نفس خود داشته باشد. در حقیقت شما آیینه شخصیت او هستید.
همچنین شما می خواهید تا طفلتان با داشتن اعتماد به نفس قوی از احساس
ارزشمندی بهره مند شود.
کودکان دارای اعتماد به نفس زندگی راحت تری را تجربه می کنند.
مشروط بر اینکه واکنش مثبت شما به این معنی نباشد که فرزندتان
کنترل خانواده را به دست گیرد و خواسته های خودش را به کرسی بنشاند. این به
آن معنی است که شما یک اعتماد به نفس مثبت را مد نظر داشته باشید.
گوش فرا دادن به کودک پایه اعتماد به نفس اوست.
زمانی را انتخاب کنید که با حداقل حواس پرتی بتوانید توجه کامل به
گفته ها و حرکات فرزندتان داشته باشید. فرزندتان را بوسیله سئوالات باز به
گفتگو دعوت کنید، طوریکه او بتواند با "بله" یا "خیر" پاسخ گوید. سپس
راهنمایی و راهبری او را پی بگیرید. اگر شما نتوانید زمانی را برای گوش
دادن به فرزندتان اختصاص دهید، احساس بی اهمیتی و کسل کننده گی او را فرا
خواهد گرفت. نتیجه آن اعتماد به نفس ضعیف خواهد بود. گوش کردن فعال سازنده
اعتماد به نفس است. به فرزندتان نگاه کنید، سئوال بپرسید و موقعیتها و
واکنشها را تحلیل کنید. به یاد داشته باشید که با چشمانتان مهربان و نافذ
نگاه کنید. به احساس نمایان در شما، موقعیت و حرکات بدنتان و تن صدایتان
توجه داشته باشید.
در صورت نیاز طفل خردسال را برای یافتن لغات و توضیح احساسش کمک
کنید. خودتان را بخاطر جزئیات گیج و منگ نکنید. فقط به نکات داستان گوش فرا
دهید و سپس به این نکات بازخورد (واکنشی بعد از تفکر) دهید. سعی نکنید تا
خرابیها را بسازید. اطفال معمولا می خواهند تا تجربیاتشان را با دیگران
تقسیم کنند، نه اینکه به راه حل ها گوش دهند. یادگیری اینکه مشکلاتشان را
خودشان حل کنند نیز باعث تقویت اعتماد به نفس می گردد. پذیرش فرزندتان به
عنوان یک شخصیت باعث ایجاد اعتماد به نفس می گردد. وقتی که شما فرزندتان را
با خاصیتهای خوب و بدش پذیرفتید، فرزند شما می تواند خودش را قبول کند.
این شالوده اعتماد به نفس است. خودتان را اینگونه تمرین دهید:
. او را به عنوان فردی برخوردار از تواناییها و استعدادها به رسمیت بشناسید.
. تقویت کنید، پرورش دهید و کمک کنید تا فرزندتان این استعدادها را ببنید.
. رفتارها منفی را در زمینه کل شخصیتی که فرزندتان داراست ببنیند.
به تغییردادن رفتارهایی تمرکز کنید که از اهمیت ویژه ای
برخوردارند ; به طور مثال رفتاری که باعث جدایی و صدمه دیدن طفل ویا از هم
گسیختگی و هرج و مرج خانواده می گردد. لزومی ندارد که همه چیز را در
فرزندتان تغییر دهید تا شخصیتی باب میل وسلیقه خود از فرزندتان بسازید. بار
دیگر یادآور می شویم که وظیفه شما آنست که به فرزندتان کمک کنید تا به
گرانبها بودنش پی برده و اعتماد به نفس پیدا نماید.
زبان اعتماد به نفس را به کار گیرید.
رفتار را توضیح دهید بدون آنکه طفل را مورد قضاوت قرار دهید،
بنابراین شما بین شخصیت ارزشی بچه و رفتار او تمایز قائل می شوید. توضیح
رفتار به طفل بازخورد و عکس العمل دقیقی از چگونگی عمل انجام شده به کودک
می دهد واینکه چگونه رفتارش برخودش و دیگران اثر گذاشته است. با برچسب نزدن
طفل به عنوان "بچه بد" یا "بچه خوب"، شما ارزیابی رفتار کودک را از ارزش
وجودی او تفکیک می کنید. دلیل واکنشتان را تشریح کنید. فهم این دلیل به طفل
کمک می کند تا از برخورد جلوگیری کنید، چرا اینگونه انتظارات شما را می
فهمد. تجربیات کودکتان را تایید کنید، طوریکه طفل حس کند که شایستگی دارد
تا رفتارش را به مرور اصلاح کند.
بدون تعریف و تمجید بیجا، طفلتان را تشویق کنید تا اعتماد به نفس
پیدا کند. تشویق این پیغام را به کودک می دهد که او مورد پذیرش و مورد
احترام است. آنها یاد می گیرند تا خودشان را مورد تشویق قرار دهند و
اینگونه به تلاش و استعدادشان ارزش قائل شوند. از طرفی دیگر تعریف و تمجید
بیش از حد باعث القاء این باور غلط می گردد که او "باهوشترین و قوی ترین
طفل رو زمین" است، چیزی که احتمالا به شکست و درماندگی کودک در آینده منجر
خواهد شد. از تشویق و تمجید با کنایه پرهیز کنید. این در واقع ترکیبی است
از تمجید و توهین. به طور مثال به جای عبارت "زمان نتیجه را نشان خواهد
داد" از عبارت "من از عمل نیک شما خرسند هستم" استفاده کنید. یا به جای
عبارت "خوب شد که مثل آن رفیقهایت سیاه پوش نکردی" از عبارت "این لباس آبی
برایت زیبنده است" استفاده کنید.
برای ساخت اعتماد به نفس تادیب کنید و محدودیت وضع کنید
اطفالی که تادیب نشده اند قادر به رشد و پرورش با اعتماد به نفس
بالا نیستند. آنها احساس وابستگی بیشتری می کنند و همچنین احساس می کنند که
کنترل کمتری بر دنیای اطراف خود دارند. بچه ها در وادی بی داد و ناپسندیها
در این دنیا رها می گردند. آنها به ضوابط و محدودیت هایی نیازمندند که از
آنها حمایت احساسی و فیزیکی می کنند تا به این ترتیب اعتماد به نفس در آنها
رشد کند. آنگاه که شما شخصیت فرزندتان را به رسمیت می شناسید و او را می
پذیرید و آنگاه که او می بیند شما به راستی ارزش وجودی او را می فهمید و به
او احترام قائل هستید، شما در حقیقت فرزندتان را در مقابل مواد مخدر،
روابط ناسالم و تخلفات اجتماعی زره پوش نموده اید.