شخصيت
هر دختر در واقع دو بخش داره. بخشي آتشين مزاج ، كج خلق و پر از نظريه هاي
گوناگون. وبخشي كه محبوب و اجتماعي تره. اين دو بخش با هم باقي مي مونن و
ميل ندارن از هم جدا بشن. اين دو بخش قبل از بلوغ با همند. اما از سال اول
دوره راهنمايي ، درد سر شروع ميشه. در اين دوره دخترا معمولا از صميمي
ترين دوستاي قديمي شون جدا ميشن. اينجاس كه مسئله محبوبيت شروع ميشه. اگه
دختر ملال آور و غير عادي به نظر برسه دوستانش اون ورها مي كنن تا با
دخترهاي محبوب تري طرح دوستي بريزن. از اون بدتر اينه كه احتمال داره اون
دختر خودش هم خودشو رها كنه. براي يه دختر خيلي سخته كه دو بخش شخصيت خودش
رو هماهنگ نگهدا ره.فشار جامعه باعث ميشه دختر بخش وحشي و زشت خودشو سركوب
كنه و غرق بشه در جذابيت، زنانگي ، انفعال و محبوب بودن. جامعه به دخترا
ميگه گه بايد چطوري باشن و چه جوري به نظر بيان. و جامعه به مرد ها ميگه
بايد كار كنن و پول در بيارن.
يعني در جامعه مدرن ،
بخش ظاهرا زشت و و عملا قدرتمند وجود دخترا با يد از بخش شيرين و زيباي
اون جدا بشه.يعني دختراي جوون بايد سر زشتي به تن داشته باشن يا يك خود
كاذب همراهشون باشه.
پس در هر موجود مونث
دو بخش وجود داره يكي شيرين و آروم ودر خطر حمله غول ، وديگري وحشي ، تلخ
وقانون شكن و خطرناك براي ديگران . براي رسيدن به موفقيت با يد اين دو بخش
در كنار همديگه به هماهنگي برسن. در اين صورت مي تونن ازدواج موفقيت آميزي
داشته باشن. اگه مرد بتونه به روح زن نزديك بشه و علت رنج اونو بپرسه ، زن
از لذت و آسودگي و احساس اهميت ، زيبا و مطلوب ميشه و زيبايي درونش آشكار
ميشه.
وقتي اطرافيان هر
زني بتونن با صراحت حرف بزنن بدون مقدمه چيني به اصل مطلب بپردازن و بر
حقيقت پافشاري كنن ، هديه اي با ارزش به آگاهي زن تقديم كرده ن.زن نياز
داره كه راز وجودش رو در قالب واژه ها بيان كنه و خودش خوب مي دونه كه زمان
مناسب چه موقعيه. وقتي مرد به اين نياز واكنش نشون ميده زن ياد ميگيره كه
چه جوري خودش رو ابراز كنه. قديميا معتقدن بچه اي كه با پرده امينيون (
كيسه اي كه جنين در اون قرار گرفته ) به دنيا بياد در طالع اون اينه كه در
آينده زن يا مردي با قدرت معنوي ميشه. يعني پوششي كه نميذاره زيبايي دختر
نمايان بشه تا از خطر غول مصون بمونه و بتونه به بهترين شكل با مرد ارتباط
برقرار كنه.
اما متاسفانه
تعليمات جامعه مدرن از دختر مي خواد كه فقط شيرين و مطلوب باشه ، با تمام
وجود سعي در زيباتر شدن داشته باشه ، درايت و شجاعت رو در خودش خاموش كنه و
به جاي تكامل بخشيدن دو بخش وجود خودش ، فقط زيبا و مطلوب باشه.از اونجايي
كه زيبايي ظاهري زن عملا براي ارضاي روحي مرد و پاسخ دادن به دلبستگي هاي
غير جنسي مرد كافي نيست ، مرد خيلي زود از زن خسته ميشه ، و براي پيدا
كردن چيزي كه قلبش رو راضي كنه ، به تعدد و تنوع پناه مي بره يا خودش رو در
مي و مواد مخدر و احيا نا قمار گم مي كنه.خلاصه اينكه گول اين حرفا رو
نخور.ممكنه مردها بهت بگن فقط كافيه شيك و اخرين مدل و ملوس و دوس داشتني
باشي و آسوده و بي آداب تسليم بشي ، ولي مطمئن باش كه اولا پشت اين پرده ،
توليد كننده ها و سود جوهاي جهاني قرار گرفتن كه با توليد اين فرهنگ مصرفي و
ظاهري مي خوان تو رو تسخير كنن و نذارن بخش قوي و قانون شكن و خطر ناكت به
رشد و تكامل برسه. ثانيا اين نياز فوري و آني مردهاس ، كه سهل الوصول
بودنو توصيه و تشويق مي كنه. زناني مي تونن يار وياور مطلوب و هميشگي مرد
ها باشن و خودشون هم به رشد چشمگير برسن كه اين دو بخش متضاد وجودشون رو
باهم هماهنگ كنن. و يكي رو قرباني ديگري نكنن. تنها در اين صورته كه مي
توني از مرد بخواي هر دوبخش وجود ت رو بپذيره ، در سختي ها كنارت باشه و
ازت بپرسه چرا غمگيني . چرا معترضي و چه كاري مي تونه برات بكنه. آره دختر
عزيز، تو مي توني كامل تر از اوني باشي كه تصور مي كني .ناچار نيستي ويترين
فروشگا ه ها رو تماشا كني و هرچه رو كه براي ملوس شدن تو ساختن بخري و
اجازه بدي با تو مثل شئي رفتار بشه. تو يه انساني كه زيبا و آراسته بودنت
هيچ مغايرتي با رشد و توانمندي هات نداره .تو ميتوني براي پيوند با مرد ها
شروط زيباي معنوي بذاري.
منبع : روانشناسي دختران موفق- مهري رحماني