11.توانایی و تلاش های خود را به رخ همسرتان نکشید
بکوشید همیشه و در همه حال همسر خود را انسانی با استعداد و سرشار از عقل و شعور بدانید.بارها دیده شده است که وقتی زن یا شوهر مدرکی می گیرند,دایم به رخ همدیگر می کشند که من هوش و استعداد خوبی دارم,در دانشگاه قبول شدم و غیره.. اگر چنین اتفاقی افتاده,چنانچه بگویید: ((تو استعداد و هوش خوبی داری و لیاقت درس و دانشگاه را هم داشته ای.)) و همسرتان در مقابل بگوید: ((این تو بودی که باعث شدی من موفق شوم.))
یک ارتباط عاطفی منطقی بسیار خوبی بین شما برقرار خواهد شد.ولی تصور کنید مردی که در دانشگاه قبول شد,بگوید: ((قبولی دانشگاه ه.ش و استعداد می خواهد و این منم که می توانم و شما چنین استعداد و هوشی نداری!))واقعا همسر شما از درون ضربه ی بسیار محکمی می خورد و در آینده که فرزند شما موفق نشد,هیچ احساس مسئولیتی نمی کند و بر این باور است که وقتی مادر من کم هوش و کم استعداد است,پس من هم که شیر مادرم را خورده ام,حتما مثل او هستم و به این ترتیب,یک احساس ناامیدی در او ایجاد می شود! در حقیقت,این گونه نیست.هر کس که برنامه یی درست و صحیح داشته باشد,می تواند موفق شود.وقتی شخصی یک تست را در کنکور می زند,ممکن است قبول شود و دیگری قبول نشود,این استعداد و هوش نیست;این یک نمره است که تفاوت بین دو نفر را ایجاد کرده است,مثل رانندگی ست که اگر کسی در یک لحظه بر اثر اشتباه,تصادف کرد,دلیل نمی شود که رانندگی نمی داند و دایم مورد سرزنش قرار گیرد.
یک قصه بیش نیست غم عشق و این عجب! که ز هر زبان که میشنوم نامکرر است!
(حافظ)