هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

نزدیک تر بیــــا
دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۲ ساعت 19:54 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
نزدیک‌تر بیا، نزدیک‌تر، آن دورها هوا سرد است، آن دورها قحطی پرواز است، آن دورها درخت تهیدست است، آن دورها «سد می‌کنند راه عبور پرنده را / تحریم می‌کنند گل و عشق و خنده را»

نزدیک‌تر بیا تا با چشم‌های خودت ببینی که اینجا «شیشه‌های شهر بشکن می‌زنند» و دری نیست که به کوچه آفتاب باز نشود.

نگاه کن تا جاده‌هایی که سر به بیابان گذاشته‌اند، برگردند و هیچ کوچه‌ای در این شهر، که هر روز صبح آدم بالا می‌آورد، به بن‌بست نرسد.

بیا تا جاده‌ها زیر پاهای تو بدوند، زیر پای تو، دو قدم دیگر بهار در کیف مدرسه‌ایت جوانه می‌زند و می‌دود تا فردا.

بیا تا فردا با دست‌های تو ورق بخورد، تا فردا خورشید آسمان را از هر کجا که شروع می‌کند تنها بر شانه‌های تو فرود بیاید.

با تو مهربانی در «من یار مهربانم» جا خوش می‌کند و بازهم مثل همیشه دو دو تا می‌شود چهار تا، به‌اضافه لبخند شیرینت که دندان‌های افتاده‌ات را به نمایش می‌گذارد.

بازکن پنجره را، این سوی پنجره نور و نوازش است، این سوی پنجره درختانی در انتظارت به صف ایستاده‌اند که از خاک تا افلاک قد کشیده‌اند تا مأمن پرندگانی باشند که هراس در جانشان ریشه دوانده‌است.

این سوی پنجره بغل‌بغل منتظرت هستیم تا پا به پای هم برویم تا آنجا که «تصمیم‌های کبری» درست ، و «ریزعلی» بزرگ شده است.

نزدیک‌تر بیا.



:: موضوعات مرتبط: داستان و متن آموزنده