هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران »حدیث اصغری زاده »سکوت
سه شنبه ۲ آبان ۱۳۹۱ ساعت 11:58 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

سکوت

چشم هایم ترشد
دست هایم لرزید
دل من هُری ریخت
 مادرم غمگین بود
اشک در خانه ی ما تسکین بود
جغد شومی گویی پشت درساکن شد
عطر یاس و شبو در فضا قایم شد
چه سکوتِ تلخی
چه غروب سرخی
چو نسیمی رفتی
 صورتت زیبا بود و دلت نورانی
دست هایت سخت دیده ات عرفانی
 غنچه ی سیمایت باز می شد گه گاه ساکت و طوفانی کلبه ای تو ساختی بر فراز ایمان
در شگفتم حال
با غروب سرخت کلبه ام شد ویران
بلبلان می خوانند
بلبلان گریانند
گل زیبا پژمرد
بلبلان می دانند
 بی تو دنیا خار است
فصل زرد سرماست
 جایت اینجا خالی ست
مُرد اینجاگرما.