سه شنبه ۶ دی ۱۳۹۰ ساعت 21:26 |
|
نوشته شده به دست روانشناسی مدرن | ( )
عزیز دلخسته
عزیز دل خسته من
باور کن اشکای منو
تو گیر و دار رفتنم
باور کن این شکستنو
باور کن عاشق شدنم
یه لحظه بودو زود گذشت
هر کی که عاشقونه گفت
یه روزی رفتو بر نگشت
عزیز دل خسته من
اینجا دیگه آخر راس
تو این زمونه ی دروغ
عاشق شدن یه اشتباه س
تو هم بِدون که آخر
عاشقی دلشکستنه
از عاطفه حرفی نزن
غرورم همراه منه
«من با خزون هم قسمم
راه غروبو بلدم
از آدما خسته شدم
واسه همینِ که بَدَم»
عزیز دلخسته ی من
از عشق چشمام دس بِکش
عشقمو از یادت ببر
آسوده تر نفس بکش