هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » ایرج جنتی عطایی »کتیبه
شنبه ۳ دی ۱۳۹۰ ساعت 1:5 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

کتیبه

سقف ما هر دو یه سقف
دیوارمون یه دیوار
 آسمون ، یه آسمون
 بهارامون ، یه بهار
 اما قلبمون دو تا
دستامون از هم جدا
 گریه هامون تو گلو
 خنده هامون بی صدا
 نتونستم ، نتونستم
 تو رو بشناسم هنوز
 تو مثل گنگی رمز
 توی یک کتیبه ای
 که همیشه با منی
 اما برام غریبه ای
 هنوز هم ما می تونیم
 خورشید و از پشت ابر صدا کنیم
 نمی تونیم ؟
می تونیم
 می تونیم بهارو با زمین سوخته آشنا کنیم
 نمی تونیم ،
 می تونیم
 هم شب و هم گریه ایم
 درد تو ، درد منه
بگو هم غصه ، بگو
 دیگه وقت گفتنه
 بغض ما نمی تونه
 این سکوتو بشکنه
 مردم از دست سکوت
 یکی فریاد بزنه