هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » ایرج جنتی عطایی »خاکستری
شنبه ۳ دی ۱۳۹۰ ساعت 1:4 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

خاکستری

 روح بزرگوار من
 دلگیرم از حجاب تو
 شکل کدوم حقیقته
 چهره ی بی نقاب تو
وقتی تن حقیرمو
 به مسلخ تو می برم
 مغلوب قلب من نشو
 ستیزه کن با پیکرم
 اسم منو از من بگیر
 تشنه ی معنی ِ منم
 سنگینه بار تن برام
 ببین چه خسته می شکنم
 به انتظار فصل تو
 تمام فصل ها گذشت
 چه یأس بی نهایتی
 ندیم من بود
 فصل بد خاکستری
 تسلیم و بی صدا گذشت
 چه قلب بی سخاوتی
حریم من بود
 دژخیم بی رحم تنم
 به فکر تاراج منه
 روح بزرگوار من
 لحظه ی معراج منه
 فکر نجات من نباش
 مرگ منو ترانه کن
 هر شعرمو به پیکرم
 رشته ی تازیانه کن
 روح بزرگوار من
 دلگیرم از حجاب تو
 شکل کدوم حقیقته
 چهره ی بی نقاب تو
 وقتی تن حقیرمو
 به مسلخ تو می برم
 مغلوب قلب من نشو
 ستیزه کن با پیکرم