هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » ایرج جنتی عطایی »شرقی غمگین
شنبه ۳ دی ۱۳۹۰ ساعت 0:46 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

شرقی غمگین

 ای شرقی غمگین ، وقتی آفتاب تو رو دید
 تو شهر بارونی بوی عطر تو پیچید
 شب راهشو گم کرد ، تو گیسوی تو گم شد
 آفتاب آزادی از تو چشم تو خندید
ای شرقی غمگین
 تو مثل کوه نوری
 نذار خورشیدمون بمیره
 تو مثل روز پاکی
 مثل دریا مغروری
 نذار خاموشی جون بگیره
 ای شرقی غمگین
 بازم خورشید دراومد
 کبوتر آفتاب
 روی بوم تو پر زد
بازار چشم تو پر از بوی بهاره
 بوی گل گندم تو رو به یاد میاره
 ای شرقی غمگین ، زمستون پیش رومه
 با من اگه باشی ، گل و بارون کدومه
آواز دست ما می پیچه تو زمستون
 ترس از زمستون نیست که آفتابش رو بومه