وداع
باز وقت ویرانگر وداع,
یکدیگر را در آغوش می فشاریم
با تمامی حواس حافظه.
بی آن که خداحافظ بگوییم
و نرم و آرام و بی صدا ترک می خوریم
بی آن که بشکنیم.
اسمش را هجرت می گذاریم
و می خوانیمش هجران.
قسمت از نخست برای ما جدایی نوشته بود
همه می دانیم
باد تنها بهانه ی تکه تکه بودن است،
و فانوس کور سوی بی امیدی در اقیانوس.
قاصدک سرگردان, هی